پیوند ها
نظرسنجی سایت
آمار بازدید سایت
تحقيقات مرتبط با نظريه موجودي تمايل دارند که روي توسعه و ارزيابي سياستهايي براي پاسخگويي به سفارشات خردهفروشان و سياستهايي براي تأمين مراکز توزيع، تمرکز کنند. اين سياستها بر اساس هزينههاي انتقال، نگهداري موجودي و کمبود ارزيابي ميشوند. ازسوي ديگر پژوهشهاي مرتبط با نظريه مکانيابي تمايل دارند که روي توسعه مدلهايي براي تعيين تعداد مراکز توزيع و مکانيابي آنها تمرکز کنند. اين تصميمات بر اساس هزينههاي حملونقل (عملياتي) و هزينههاي مکانيابي (استراتژيک) گرفته ميشوند(Shen, Coullard, & Daskin, 2003).
بنابراين تحقيقات مرتبط با موجودي، تصميمات استراتژيک مکانيابي و هزينههاي مرتبط با آن را ناديده گرفته، در حاليکه پژوهشهاي مرتبط با مکانيابي، تصميمات تاکتيکي مربوط به مديريت موجودي و انبارداري را ناديده ميگيرند. اين دو تصميم به هم وابستهاند چرا که هر گونه تغيير در تعداد و مکان مراکز توزيع، روي زمان تحويل محصول بين تسهيلات تأثير ميگذارد. بنابراين روي هزينههاي مرتبط با موجودي نيز تأثيرگذار خواهد بود و به همين صورت، هرگونه تغيير در سياست موجودي مراکز توزيع و خردهفروشان، روي تصميمات مربوط به نحوه تخصيص مراکز توزيع به خردهفروشان اثر ميگذارد و همين امر باعث تغيير در تصميمات مربوط به مکانيابي تسهيلات ميشود. علاوه بر اين، هرگونه تغيير در مکان تسهيلات، نحوه سرويسدهي شرکت به مشتري را نيز تحت تأثير قرار خواهد داد(Diabat & Richard, 2009).
اِرلباچر و ملر(Erlebacher & Meller, 2000) از يک روش تقريب پيوسته[1] ابتکاري براي حل مدل برنامهريزي غيرخطي عددصحيح مربوط به طراحي شبکه توزيع زنجيره تأمين، استفاده کردند. هدف از طراحي مدل، حداقل کردن هزينههاي مکانيابي و موجودي در مراکز توزيع و هزينههاي حملونقل بين واحدهاي توليدي، مراکز توزيع و خردهفروشان بود. رومين و همکاران(Romeijn, Shu, & Teo, 2007) چارچوبي براي طراحي زنجيره تأمين دوسطحي، تک محصولي و تک منبعي ارائه کردند که تصميمات مربوط به مکانيابي و موجودي را با هم در نظر ميگيرد. آنها يک مدل پوشش مجموعه[2] براي مسئله موردنظر ارائه کردند و براي حل آن، رويکرد توليد ستوني[3] را پيشنهاد دادند و توانستند با استفاده از اين روش، مسائل با حداکثر 20 مرکز توزيع و 70 مشتري را در زمان قابل قبول حل کنند. هدف از طراحي اين مدل، تعيين تعداد و مکان مراکز توزيع، نحوه تخصيص مشتريان به مراکز توزيع و تعيين سياستهاي موجودي در مراکز توزيع و تقاضا (مشتريان) به منظور حداقل کردن هزينههاي مکانيابي و حملونقل در نظر گرفته شده بود.
ديابت و ريچارد(Diabat & Richard, 2009) يک مدل برنامهريزي غيرخطي عددصحيح آميخته را به منظور طراحي شبکه زنجيره تأمين چندسطحي، تکمحصولي و تکمنبعي که به طور همزمان تصميمات مربوط به مکانيابي و موجودي را در نظر ميگيرد، ارائه کردند. هدف اين مدل، تعيين تعداد و مکان مراکز توزيع جهت تأسيس، نحوه تخصيص خردهفروشان به مراکز توزيع و مقدار و زمان انجام هر بار سفارش در مراکز توزيع بود به گونهاي که مجموع هزينههاي مکانيابي، موجودي، سفارشدهي و حملونقل حداقل شود و تقاضاي مشتريان نيز برآورده شود. آنها در مطالعه بعدي خود(Diabat, Richard, & Codrington, 2011)، همان مدل برنامهريزي غيرخطي عددصحيح آميخته ارائه شده در سال 2009 را با رويکرد آزادسازي لاگرانژي حل کردند.
افشاري و همکاران(Hamid Afshari, Amin-Nayeri, & Ardestanijaafari, 2010)، يک مدل برنامهريزي عدد صحيح آميخته به منظور طراحي شبکه توزيع زنجيره تأمين تکدورهاي و چندمحصولي ارائه کردند که هدف آن حداقل کردن هزينههاي مکانيابي، حملونقل و موجودي بود به گونهاي که نياز مشتريان برآورده شود. آنها در تحقيق بعديشان(H. Afshari, Nayeri, & Jaafari, 2010)، هدف دومي را تحت عنوان "ماکزيمم کردن سطح رضايت مشتري" به مدل قبلي اضافه کردند. سجادي و داوودپور(Sadjady & Davoudpour, 2012) مسئله مکانيابي تسهيل با محدوديت ظرفيت، چند محصولي، تکدورهاي و دو سطحي را درحالت قطعي در نظر گرفتند. مسئله شامل برنامهريزي زنجيره تأمين هم در ميانمدت و هم در بلندمدت بود. هدف اين مسئله، تعيين تعداد و مکان کارخانهها و انبارهاي توزيع، تخصيص تقاضاي مشتريان به انبارها و انبارها به کارخانجات به همراه انتخاب مُد حملونقل در نظر گرفته شده بود، به گونهاي که هزينه کل شبکه شامل هزينه حملونقل، زمانهاي تحويل، هزينه نگهداري موجودي و هزينه راهاندازي تسهيلات، حداقل شود و تقاضاي مشتريان نيز برآورده شود. مسئله به صورت برنامهريزي عدد صحيح آميخته فرمولبندي و براي حل آن يک رويکرد حل ابتکاري بر اساس روش آزادسازي لاگرانژي براي حل مسئله در ابعاد واقعي و در زمان منطقي توسعه داده شد.
[1] Continues approximation
[2] Set- covering
[3] Column generation
برچسب های مهم